Wednesday, December 7, 2011

Friends



So no one told you life was gonna be this way...

Postscripts:
- friends are the best
- but don't just sit there for someone to come and help you or do it for you
- the last but not the least: when life gives you lemons, make lemonade ;-)

---
You can read this in case you are more interested in how to use your lemons.

Sunday, November 27, 2011

غر اساسی!؛




یه جا میگیم که «این که زاده آسیایی و میگن جبر جغرافیایی» و یه جا دیگه میگیم «آی شقایق ما جماعت دردمون از خودمونه» و در نهایت «همش دلم میگیره، همش تنم اسیره» و می‌دونیم که «چاره حتماً جز اینه که ناله شبگیر کنیم»؛ چه وضعیه آخه؟

جواباتون رو بفرستین به جام جم - میدان آرژانتین - خیابان الوند[!] بلکه فرجی بشه

Tuesday, November 1, 2011

Ads



Let's watch some Ads

Postscripts:
- emm...
- Petition

Sunday, October 9, 2011

D is for Dadaa!!



Play the role of the devil's advocate to understand other side's view point

Postscripts:
- You all know improbable assumption is never impossible, don't you?
- Even if you don't get the view point of the "others", you'll get to improve yours.

--
The picture is a scary and funny Santa Claus illusion if you haven't get it yet.

Tuesday, September 27, 2011

happiness



Everyone's looking for it, defeating the whole purpose along the way, hoping to enjoy it at the end.

Postscripts:
- I hope we all get time to enjoy it

Wednesday, September 14, 2011

shit!



Fall is coming!

Postscripts:
- Hoping for the best but expecting the worst
- Petition

Wednesday, August 31, 2011

Confused!



I'm not really sure about what's going on on my mind that I even entered a highway from its exit!?!

Postscripts:
- That was hell of an experience!
- Thanks to the driver exiting the highway, I recognized my mistake and turned around.
- Petition

Saturday, August 27, 2011

پختم!!!؛



خام بُدم، فک می‌کنم پخته شدم، امیدوارم نسوزم!

پانوشت‌: آقا حرفی داری بزن دیگه، چه قد پانوشت و زیرنویس و اینا؟

Monday, August 22, 2011

شراب در شب قدر



در شب قدر ار صبوحی کرده‌ام عیبم مکن / سرخوش آمد یار و جامی بر کنار طاق بود

پانوشت‌ها:
- آقا چرا بین شبا فرق میذارین؟
- نمیگین ممکنه ملت زرتی از اون ور بیفتن تو شبای دیگه؟
- جا داره اینجا از سامان که عکس رو تو کتاب چهره گذاشته بود هم تشکر کنم

Thursday, August 18, 2011

Greed



The more you do, the more there is

Postscripts:
- Never ever forget to enjoy the moment
- Past is gone and future may never come


گفت میمونی به خرگوشی: سلام
هست بازی خوب، روی پشت‌بام
برف می‌آید شبیه پنبه‌ریز
پشت بام ما شده بسیار لیز!
پشت بام ما بزرگ و گنده است
در بزرگی هر رکوردی را شکست!
ما همیشه برف بازی می‌کنیم
گاه‌گاهی قلعه‌سازی می‌کنیم
ای رفیق خوب! ای خرگوش زشت
پشت بام ما شده مثل بهشت!
گفت خرگوش: ای رفیق بی‌هنر
در پی یک موز هر جا دربه‌در
پشت بام ما اگر چه کوچک است
از نگاه چشم‌های من، تک است!
برف و باران، ارث بابای تو نیست
صحبت از بیش و کمش هم ابلهی‌ست
پُز ندارد این‌که ای میمون شَر!
«هر که بامش بیش، برفش بیشتر!»؛

- از همشهری


- It's time to get back to work

Friday, August 12, 2011

I miss...



I don't usually miss or regret what has passed, but there were some moments in my life that I really miss them and don't really know what I can do about it.

Postscripts:
- Maybe I'm not doing the right thing or I'm not on the right path
- Mom! Dad! Happy anniversary and sorry that I'm not with you now

Wednesday, August 10, 2011

Fuzzy world



There is no absolute right or wrong when there is room for interpretation.

Postscripts:
- No matter what people say, you are never 100% wrong!
- Petition original petition

Friday, July 29, 2011

اَلْکُی!؛



من اگر مست و خرابم نه چو تو مست شرابم
نه ز خاکــم نه ز آبــم نه از این اهــل زمانــم


Postscripts:
- You may not be drunk due to alcohol, but you are still damaging your nerves! :(
- Petition

Monday, July 25, 2011

Good morning!



There is no such thing as good morning.
I sometimes wish the only difference between today and 10 years ago was just the beard.

Postscripts:
1. There are only great mornings; only if you know how to make and enjoy them.
2. I wanna learn!

Tuesday, July 12, 2011

Vacation



"All those things that weren't supposed to happen... they happened. What happens next is up to you"

Postscripts:
- Hereby I want to end taking vacations from my life.
- All the decisions that I've made so far, I would make again if I relive my life unless I somehow get the experience in advance.
- Taking vacation from your work/job is awesome!
- Petition

Sunday, June 5, 2011

خدایش بیامرزد



but in the end, we all sleep at night ツ
...and may not wake up the morning after : (

Postscripts
- Life is shorter than what you think
- Let's try our best to be good people when we wake up and always smile!
- Petition

* She was first grade elementary school teacher, which is way cooler than most of the jobs even today.

Tuesday, May 24, 2011

گره؟!؟



کارِ ابله به جای اینکه بری رو اعصاب من، پیش برو!

پانوشت‌ها:
۱. مرامی باید یه روز در سال رو به عنوان روز جهانی تنبلی تعطیل کنن.
۲. آدم بعضی وقتا می‌خواد گوینده جمله‌هایی مثل اینکه پیشبرنده کاری باشین که می‌خوایین پیش بره* رو خفه کنه!
۳. البته بنده دربست مخلص گاندی‌ام


* Be the change you want to see in the world!

Sunday, May 22, 2011

دروغ



دروغ مصلحتی داریم؟

پانوشت‌ها:
۱. مصلحت از آن کیست؟
۲. همه میگن راست میگن چه راست بگن چه دروغ!؛

Tuesday, May 17, 2011

Denial



The period between admittance and acceptance!

PS: Either don't admit it or accept it already

Sunday, May 15, 2011

حرف مردم



با وجود همه‌ی ژست‌های روشن‌فکریمون که گور بابای حرف مردم*، در نهایت جوری رفتار می‌کنیم که مردم از ما انتظار دارند.

پ.ن.: انسان موجودی قابل پیش‌بینی است[؟]

--
* منظور از مردم فقط معنای لغوی مردم نمی‌باشد

Monday, May 9, 2011

Procrastination



...and God procrastinated and procrastinated and procrastinated and evolution did his job for him!

PS: Petition

Sunday, May 8, 2011

Convention (norm) vs. Law



Real world is a lot different from a logical world. Damn it!

Postscripts:
- Why do politicians follow the conventions in Commonwealth realms and other governments using the Westminster System of government? (I hope this is not just because different monarchs have different attitudes)
- It seems that sometimes the rules are there not to be followed [why?] and we are supposed to follow the conventions alternatively. Why don't we legislate them and get rid of the archaic laws then?

Thursday, April 28, 2011

practitioner physicist


Dark Matters from PHD Comics on Vimeo.


I wanna become a practitioner physicist, not a theoretical or experimental physicist. One that practices physics and doesn't care about publishing.

Postscripts:
- I want a study group!!!
- who's game?
- I'm not high!

Sunday, April 24, 2011

پاره‌ای از توضیحات



یه سری توضیح شکسته بسته:

- دارم سعی می‌کنم صبحا زود بیدار شم. نتیجه تا حالا این بوده که دوشنبه‌ها زود پامی‌شم و (با یک روند صعودی تا آخر هفته) یک‌شنبه‌ها، بعد از ظهر از خواب بیدار می‌شم. البته دارم روش کار می‌کنم که اوضاع بهتر شه


- I'm gonna include dating in my plans, however I'm still not sure about how.

؛
- می‌خوام سعی کنم یه کار جالب انجام بدم، البته هنوز در اینکه این کار باید علمی (درسی؟ آکادمیک؟) باشه یا کاری (پولی؟ بشری؟) شک دارم.

پانوشت‌ها:
۱. مراماًُ قبول دارم که توضیحات و در کل انتقال اطلاعاتم خیلی ضعیفه! این رو هم باید روش کار کنم ولی در حال حاضر ایده‌ای ندارم.
۲. اینا خیلی سطح بالا بود، خیلی باید روشون کار کنم.
۳. چون سنگ بزرگ نشانه‌ی نزدن است، باید یه فکری هم به حال تعیین پیشرفت و برنامه‌‌ریزی و اینا بکنم.
۴. فعلاًُ سعی می‌کنم با الویت‌بندی یه سری کارا رو پیش ببرم. بالاخره آدم نمی‌تونه که همه کارا رو با هم انجام بده. یه سری کارا باید فدای بقیه بشن!
۵. اینا رو اینجا نوشتم که حداقل اینا فدا نشن

Tuesday, April 5, 2011

هوای آفتابی


؛
- بارگاه الهی؟
- [رعد و برق و طوفان و سر و صدا] بله؟
- میشه یه کم الطاف الهی و این افکت‌های ویژه رو کم کنین؟ مراماً اینقدر هم استحقاقش رو نداریما!
- چی؟ ناشکری؟ [رعد و برق و طوفان و سر و صدا و اینا]

پانوشت‌ها:
- ظاهراً دل آسمون تا اطلاع ثانوی گرفته! خلاصه آسمون ما هم در غمت شریکیم
- هر جور بارگاه الهی صلاح می‌دونه ولی در حد ردیف دوم عکس دست چپ هم بد نیست ها
- × این واسه اینه که توضیحاتی که می‌خواستم بدم یادم نره (تو مایه‌های پاک یادت نره)؛


اضافه شده: با تشکر از دست‌اندکاران بارگاه الهی که علیرغم پیشبینی‌های مستکبرانه بارون واسه امروز، هوا بد نبود!؛

Sunday, April 3, 2011

تغییر



من دارم عوض می‌شوم [و حداقل به نظر خودم] این تغییرات در راستای بهتر شدنه

پانوشت‌ها:
- منظورم تو زندگی واقعیه
- یه کم تو پاچه‌ست البته
- خیلی حس توضیح نیست الان
- اگه میشد انتقاد و پیشنهاد هم گرفت خیلی خوب بود (البته واسه عملی کردنشون باید قانع شم)
- فکر کنم واسه نظر گرفتن باید توضیح بدم که حالا امیدوارم به زودی برم تو کارش

Sunday, March 13, 2011

بهار



کمتر از یک هفته به اومدن بهار مونده

پ.ن.۱: بچه‌ها مواظب باشید
پ.ن.۲: عریضه

Saturday, March 5, 2011

Sleeping



Sleeping is good, sleeping long enough is better, sleeping well is the best!

PS2: Relax!
PS1: I'm either turning into Nina (Natalie Portman) in Black Swan or a hypochondriac suffering from melanoma.
PS3: Why should I keep my PSs in order if I number them?

* REM : Rapid Eye Movement

Thursday, February 17, 2011

حقیقت تلخ



حال من به هیچ وجه خوب نیست؛ می‌خوای باور کن، می‌خوای باور نکن

پ.ن.: آخه دروغ تا کی؟

Sunday, February 13, 2011

Wish!


I wish I knew and could do enough!

PS1: The sad part is that I'm not sure that I've ever been, am, or will be on track!
PS2: Is there anyone who thinks that he knows or does enough?
PS3: Petition

...more on this, maybe later!

Thursday, January 27, 2011

فامیل درجه یک



داشتن فامیل درجه یک دم دست آدم خیلی خوبه!
اگه نشد اینکه بتونی بری فامیل درجه یک رو هر چند وقت یه بار بیینی، خوبه باز.

چه معنی داره آقا هی سر ناهار از مرخصی‌هاتون که میرین خونواده‌هاتون رو میبینین و برمیگردین صحبت میکنین؟ از این بدتر اینه که بدون استثنا واسه هر مناسبت جمع شدنی بگن +۱هاتون رو هم می‌تونین بیارین و چون از +۱ پایه خبری نیست نری!

همه‌ی اینا رو گفتم که بگم داشتن +۱ که فامیل درجه یک هم باشه نعمتیه که متأسفانه ملت قدرش رو نمی‌دونن.

پ.ن.۱: باشد که خدا یه مامان لنگ کوتاهی چیزی نصیب ما کنه.
پ.ن.۲: البته از اونجایی که بابا لنگ دراز عنکبوته، خدا آخر عاقبت ما رو با مامان لنگ کوتا به خیر کنه!
پ.ن.۳: عریضه

Sunday, January 16, 2011

خامه



یه هفته رو بدون اینترنت سپری کردم و کلی موضوع واسه غر زدن جمع کردم و یکیشون رو هی پرورونده بودم که بیام اینجا پستش کنم ولی امروز به محض اینکه نون بربری با خامه رو که به پیشنهاد وحید گرفته بودم زدم تو رگ در کل بی‌خیال همشون شدم!

پ.ن.۱: انصافاً خامه‌اش خیلی خوب بود. تو مایه‌های خامه‌هایی که وقتی کوچیک بودم از دام‌دشت می‌خریدیم که به مراتب بهتر از بهترین خامه‌ی صورتی‌ای که می‌شد گیر آورد بود.
پ.ن.۲: فقط اگه الان گوشم نگرفته بود (۷۰ درصد فیزیکی و ۳۰ درصد متافیزیکی) خیلی راضی بودم!
پ.ن.۳: عریضه


* The picture is Cigar Bar by Brent Lynch.