Thursday, February 14, 2008

Valentine's Day


Almost on time!


Never mind, I'll be on time the next time!



ولی اینا رو ولش





وقتی که تَنگِ غروب، بــارون به شیشه میزنه

غـم غـصـه هـای دنیـــــــا توی سـینـه ی منـه

توی قطره های بارون میشکنه بــغض صِدام

دیگه غیر از یه دونـه پنجره چیزی نمی خوام









پ.ن.: اگرم حال نکردین میتونین «یه روزی تنگه غروب آسمون...» رو برای خودتون بخونین...؛
پ.ن: اگه خیلی حال کردی[!](مفردِ بی دلیل!!) تقدیم تو باد...؛

2 comments:

Amin said...

خدا شفات بده

:D
:P
:))

ApAch said...

هر آنچه از یار رسد نکوست، دیگه از خدا که جای خود داره:D

درسته هوا سرده ولی عقل هنوز سرجاشه، یعنی امید است که باشد!؛