
از قدیم گفتن خنده بر هر درد بی درمان دواست!
الان چند وقتی هست که خوشی زده زیر دلم و...؛
پ.ن.: عریضه
بیانیهی جمعی از وبلاگنویسان در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری و وقایع پس از آن
؛
۱) ما، گروهی از وبلاگنویسان ایرانی، برخوردهای خشونتآمیز و سرکوبگرانهی حکومت ایران در مواجهه با راهپیماییها و گردهمآییهای مسالمتآمیز و بهحق مردم ایران را به شدت محکوم میکنیم و از مقامات و مسوولان حکومتی میخواهیم تا اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را -که بیان میدارد «تشكيل اجتماعات و راه پيمايیها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد، آزاد است» رعایت کنند.
۲) ما قانونشکنیهای پیشآمده در انتخابات ریاست جمهوری و وقایع غمانگیز پس از آن را آفتی بزرگ بر جمهوریت نظام میدانیم و با توجه به شواهد و دلایل متعددی که برخی از نامزدهای محترم و دیگران ارائه دادهاند، تخلفهای عمده و بیسابقهی انتخاباتی را محرز دانسته، خواستار ابطال نتایج و برگزاریی مجدد انتخابات هستیم.
۳) حرکتهایی چون اخراج خبرنگاران خارجی و دستگیری روزنامهنگاران داخلی، سانسور اخبار و وارونه جلوه دادن آنها، قطع شبکهی پیام کوتاه و فیلترینگ شدید اینترنت نمیتواند صدای مردم ایران را خاموش کند که تاریکی و خفقان ابدی نخواهد بود. ما حکومت ایران را به شفافیت و تعامل دوستانه با مردم آن سرزمین دعوت کرده، امید داریم در آینده شکاف عظیم بین مردم و حکومت کمتر شود.
پنجم تیرماه ۱۳۸۸ خورشیدی
بخشی از جامعهی بزرگ وبلاگنویسان ایرانی
دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره!؛
از قدیم اینطور گفتن و میگن تاریخ تکرار مکررات است!
حالا هی رأی بدزدین!
حالا هی کودتا کنین!
پ.ن.۱: دهنتون سرویس اینقدر مردم رو اذیت نکنین!
پ.ن.۲: دهنتون سرویس که مشکلات مردم را با ایجاد مشکلات بزرگتر حل میکنین!
پ.ن.۳: باشد که دهنتون به بدترین شکل ممکن سرویس شه!
پ.ن.۴: همیشه منظورم از دهنت سرویس شوخی بود ولی اینجا حسن تعبیر بدترین نفرین هاست!
پ.ن.۵: عریضه و عریضه تکراری
انتخابات
به قول یارو:
رأیی که نمیدهی دیده نمیشود
حرفی که نمیزنی شنیده نمیشود
پ.ن.۱: جمله دومش درست به نظر میاد.
پ.ن.۲: با بدبینی جلوی تغییراتی رو که میتونیم بدیم نگیریم!
پ.ن.۳: تقلب تو انتخابات هم که از ملزمات دموکراسی های پنچره! واسه همین حتماً باید رأی بدین دیگه؛ دِهَ!
پ.ن.۴: حداقلش اونجوری اگه نتیجه ای که میخوایم حاصل نشد میگیم رأی دادیم و نشمردن وگرنه مشروع بودن نظام که بدیهی اِ! [نیست؟ نمیشه ما هم در اکثریت نباشیم که! میشه؟]
پ.ن.۵: اگرم میترسین که رأی بدین و طرف توزرد از آب در بیاد پس هیچ وقت دست به هیچ کاری نزنین چون ممکن اِ نتیجه ای که میخواین حاصل نشه!
پ.ن.۶: اینقد از اینکه مسئول کاری که کردین باشین نترسین! بابا بزرگ شدین دیگه! [خداییش نمیدونم کی به شماها حق رأی داده!]
پ.ن.۷: در ضمن اگه رأی ندین هر کی انتخاب بشه این اشکال رو میشه به امثال شماها گرفت که اگه به اون یکی رأی میدادین اینطوری نمیشد. با رأی دادن حداقل دایره این گیر رو کوچیک تر میکنین!
پ.ن.۸: عریضه
این نیز بگذرد
پادشَهی عارفی در رهی دید و بدو گفت جمله ای مرا گوی که در اندوه شادم کند و در شادی اندوهناک!
عارف بدو گفت «این نیز بگذرد!»
پ.ن.۱: امیدوارم!
پ.ن.۲: نمیخوام!
پ.ن.۳: یادم نیست این حکایت از کی بود (سنایی؟).
پ.ن.۴
ای کم شده وفای تو این نیز بگذرد / و ا فزون شده جفای تو این نیز بگذرد
زین بیش نیک بود به من بنده رای تو / گر بد شدست رای تو این نیز بگذرد
گر هست بی گناه دل زار مستمند / در محنت و بلای تو این نیز بگذرد
وصل تو کی بود نظر دلگشای تو / گر نیست دلگشای تو این نیز بگذرد
گر دوری از هوای من و هست روز و شب / جای دگر هوای تو این نیز بگذرد
بگذشت آن زمانه که بودم سزای تو / اکنون نیم سزای تو این نیز بگذرد
گر سر گشتی تو از من و خواهی که نگذرم / گرد در سرای تو این نیز بگذرد
.از غزلیات سنایی غزنوی
پ.ن.۵: عریضه